دیگر چه زینبی
23 آذر 1393 توسط منتشلو
دیگر چه زینبی ؟چه عزیزی؟چه خواهری؟
وقتی نمانده است برایش برادری
تا نیزه زدند زمین خورد خواهرت
با تو چه کرد ه اند در این روزاخری ؟
از صبح یکسره به همین فکر میکنم
وقتی غروب می شود اینجا چه محشری
اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند
از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری
اصلا کجا نو شته اند که هنگامه غروب
در خیمه گاه باز شود پای لشکری
اصلا کجا نو شته اند که در پیش خو اهری
باید جدا کنند گلو ی برا دری؟